گامی بسوی سانسور شدن
من از روزی که در این آدرس شروع به نوشتن کردم، سعی کردم از کلمات و یا خبرهایی استفاده نکنم که موجب سانسور شدن این آدرس بشود!
فکر نکنید اینجا روزی دو هزار تا بازدید کننده دارد! نه ندارد.
این سایت در مجموع و در شلوغترین روزها، تعداد هفتاد و چند نفر را ثبت کرده، و در خلوت ترین روزها تعداد سی و پنج نفر را!
از این تعداد احتمالا پانزده تای آن مربوط به خودم هست که روزانه به سایت سر زدم و یا به نظرها پاسخ دادم.
با این حساب تعداد بازدید کنندگان این سایت بین بیست تا شصت نفر بوده است!
فکر میکنم کمی برای این سایت زیادی "مرتضوی بازی" در آوردهام، و حق این سایت است که بیشتر از این در آن بیاید. یا(یک کمی!) رومی روم، یا زنگی زنگ!
داستان بدبخت شدن امام رضا و توله سگ چوپان!
من از صبح امروز در یکی از سایتهای خبری داخل کشور خبری را خواندهام که هر چه کردم، نتوانستم راجب آن بیتفاوت باشم. همینجا داخل پرانتز بگویم که احترام گذاشتن من به شخصیت اما رضا باعث نوشتن این چند کلمه شد و قصد بی احترامی و مسخره کردن باورهای مردم را ندارم.
اما یک مثال قدیمی میگوید، پیش نماز که بگوزه، پس نماز حق ریدن داره!
خبر: يك سگ با دخيل شدن به حرم امام رضا (ع) در چند متري ضريح زانو زد ، سرش را به سنگهاي حرم چسباند و شروع به گريه كرد
تعجب نکنید، امام رضا که توان رام کردن انسانها و شفا دادن به آنها را دارد، توان این را نیز دارد که گریهٔ یک سگ را در بیاورد،
آدمیزاد با همهٔ توان و رذل بود، وقتی در آن محیط گریه و زاری قرار می گیرد، اشکش در می آید، سگ که جای خود را دارد.
لطفا قبل از خواندن بقیه ماجراُ ابتدا این خبر را بخوانید و بعد به ادامه ماجرا گوش کنید.
اینکه این سگ به چه نیتی به داخل حرم رفته مربوط میشود به باور من و شما و من به تنهایی نمی توانم راجب آن اظهار نظر کنم،
اما جوک هایی که در این خبر آمده است را به تنهایی قضاوت می کنم.
یک قسمت از خبر:
::خود دربان در اين مورد به «انتخاب» مي گويد: باورم نمي شد كه اين سگ چگونه به اينجا آمده و با هيچ مانعی رو به رو نشده است.سگ وقتي به طرف من آمد به شكل آرامي و فقط با كلمه "برو" سرش را برگرداند و بدون مقاومت از آنجا دور شد.
سگ ياد شده اينبار با ورود به پاكينگ ويژه ، وارد محوطه مي شود و با مخفي كردن خود در كنار يك كمپرسي حامل سنگ (انطور كه در تصاوير دوربين مدار بسته ديده شده) ، خود را به صحنآزادي مي رساند.
اين سگ با ورود به داخل صحن به هيچ وجه از روي فرشها عبور نمي كند و به شكلی هيچ كس متوجه نمي شود (اما دوربين ها آن را ضبط كرده اند) در حالي كه به شكلي شگفت آور پشت به ضريح نمي كند، تا دو سه متري ضريح مطرح پيش مي رود.::
خبرنگار، خبرگزاری، و یا خادم اصرار دارد که جمله داخل پرانتز در همه جای خبر باشد (اما دوربین ها آن را ضبط کرده اند) و در چند جای آن بیاید!
کسانی که موقع ضبط شدن این تصاویر کارشان نگاه کردن مستقیم به تصاویر است در آن زمان کجا بودهاند؟ که این سگ توانسته از دید تیز بین آقایان ترجیحا، و خانمها دور بماند؟
فکر می کنم در خوشبین ترین شرایط باید گفت که احتمالا در صف شرکت تعاونی، و در شرایط بدتر مسافر کشی را باید مد نظر داشت!