سهراب مَنش

۱۳۸۴ آبان ۱۱, چهارشنبه

شباهت ها
یک قسمت کوتاه از یکی از نامه‌هایی که فروغ فرخزاد برای شاپور نوشته است.
این نامه بعد از طلاق گرفتن فروغ از شاپور نوشته شده و فروغ در آن زمان در ایتالیا زندگی می‌کند.


چند روز پيش هم كه يك كتاب برايم فرستاده بودي هر قدر صفحات آن را ورق زدم و زير و رو كردم بلكه يك كلمه برايم نوشته باشی ديدم كه نه هيچ چيز نيست . سخت اندوهگين هستم قرار بود برايم نامه بنويسي قرار بود مال هم باشيم اما تو يا فراموشم كرده اي يا آن قدر مرا لايق ندانستی كه دو مرتبه برايم نامه بنويسي اما پرويز من هميشه به ياد تو هستم . در اينجا كه محيط به كلي عوض شده در اينجا كه آزادي روي دوشم سنگينی مي كند و در اينجا كه اين قدر زيبايي هست و من ميتوانم استفاده كنم . هرگز جز تو هيچ چيز نمي خواهم . هر روز صبح و هر روز بعد از ظهر مي روم و صندوق پست را نگاه می كنم و هر شب به خودم مي گويم كه فردا حتما فرا مي رسد .


نامه های فروغ به پرویز شاپور

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]