محله جدید
هنوز در منزل جدید جا نیفتادهام و شبها و یا نزدیک به غروب در منزل جدید احساس غریبی میکنم!
وقتی وارد منزل میشوم، احساس اینکه به منزل خودم وارد شدهام را ندارم.
انگار وارد خانه یکی از کسانی شدهام که میشناسم و قرار هست در نبودنش به منزلش سری بزنم و مواظب گلدونهاش(!) باشم. نمید انم چطور توضیح بدهم!
******
مبارزه خانم عبادی!
من در مدتی که خانم شیرین عبادی جایزه صلح نوبل را بردهاند، هیچ خبری از ایشان در رابطه با ایران نشنیدهام.
درست مثل قبل از بردن جایزه صلح نوبل توسط او!
تنها خبری که از او شنیده بودم این بود که توانسته اجازه چاپ خاطراتش در آمریکا را بگیرد.
از چند روز قبل که خبر احضار او به دادسرای انقلاب رسید، نام او دوباره بر سر زبانها افتاده و ایشان هم در یک عمل مبارزاتی(!) خواستار برچیده شدن زندانهای انفرادی شدهاند.
باز خوب شد دادگاه انقلاب یک احضاریه برای ایشان فرستاد و ایشان یادشان آمد که برنده جایزه صلح نوبل هستند و بعضی وقتها میتوانند فیل هوا بکنند!
در عرض همین چند روز گذشته در اینترنت خواندم که بعضیها پیشنهاد دادهاند که عبادی کاندیدای ریاست جمهوری بشوند.
فکر میکنم نسبت به عملکردی که در یک سال و نیم گذشته از ایشان دیدهام، این پیشنهاد بشدت احمقانه به نظر میرسد.
من از گذشته ایشان که کاملا بی خبر هستم و اصلا اسم او را نیز نشنیده بودم، بعد از برنده شدن این جایزه بزرگ نیز هیچ کار خاصی از ایشان ندیدهام.حالا کسانی که این پیشنهاد را دادهاند چه از ایشان میدانند که بر امثال من اشکار نیست ، خدا می داند!؟
شاید شما نیز بدانید و بتوانید به من بگوئید، می دانید؟