سهراب مَنش

۱۳۸۳ آذر ۱۶, دوشنبه

اتاق معجزه
متن زیر، نوشته شهرام رفیع زاده است که حدود یک سال پیش در گویا منتشر شد.
توضیح: شهرام رفیع زاده یکی از بازداشت شدگان پرونده‌ مربوط به سایت های اینترنتی است، که چند روز پیش پس از پنجاه روز بازداشت بصورت موقت آزاد شد و در نامه‌ای توضیح داده است که در عرض این پنجاه روز متوجه شده است که فریب خورده است!
اینکه چطور یک نفر در عرض پنجاه روز می‌تواند بفهمد سالها در اشتباه بوده و هر چه که انجام داده خطا بوده است، از معجزاتی است که فقط در همان اتاق معجزه که خود یک سال قبل آن را نوشته اتفاق می‌افتد.
تا سیه روی شود هر که نامش سعید مرتضوی و حسین شریعتمداری باشد.
اتاق معجزه
در ايران‌ ما يك‌ اتاق‌ هست‌ كه‌ عين‌ همه‌ي‌ اتاق‌ها ديوار دارد، و البته‌ دري‌ كه‌ بسته‌ است‌ هميشه‌. رفتن‌ به‌ اين‌ اتاق‌ بيشتر از آن‌ كه‌ دست‌ آدم‌ها باشد، دست‌ خود اتاق‌ است‌. خيلي‌ها تا امروز وارد اين‌ اتاق‌ شده‌اند ولي‌ آدرسش‌ را فقط‌ بعضي‌ها دارند.

در ايران‌ ما يك‌ اتاق‌ هست‌ كه‌ تاريكي‌ توي‌ آن‌ حرف‌ اول‌ را مي‌زند. حرف‌آخر را البته‌ صداهايي‌ كه‌ به‌ آدم‌ مي‌گويند چطور مي‌تواند رستگار شود. از ويژگي‌هاي‌ اين‌ اتاق‌ يكي‌ اين‌ است‌ كه‌ تمام‌ گذشته‌ آدم‌ را مي‌داند حتي‌ كارهاي‌ ناكرده‌، حرف‌هاي‌ ناگفته‌، راه‌هاي‌ نارفته‌. اين‌ اتاق‌ فكر آدم‌ها را هم‌ مي‌خواند و حتي‌ برايشان‌ فكر مي‌سازد. اقامت‌ در اين‌ اتاق‌ دست‌ خود آدم‌ها است‌، و بستگي‌ مستقيم‌ دارد به‌ اينكه‌ گناه‌ نكرده‌اش‌ را به‌ ياد بياورد و به‌ اين‌ حقيقت‌ هميشگي‌ اعتراف‌ كند كه‌ همه‌ي‌ عمر در خدمت‌ بيگانگان‌ بوده‌ است‌. كليدداران‌ اين‌ اتاق‌،صداهايي‌ هستند كه‌ به‌ آدم‌ها راه‌ را نشان‌ مي‌دهند، و حتي‌ كمك‌مي‌كنند چيزهايي‌ را به‌ ياد بياورد كه‌ در حافظه‌اش‌ ثبت‌ نشده‌ است‌. آن‌ها معتقدند هيچ‌كس‌ خودي‌ نيست‌ و همه‌ چيز توطئه‌يي‌ مشترك‌ است‌ كه‌ بيگانگان‌ به‌ علاوه‌ تو در آن‌ نقش‌ داشته‌ايد. توي‌ اين‌ اتاق‌ آدم‌ها به‌ همه‌ چيز شك‌ مي‌كنند و به‌ يك‌ چيز ايمان‌ مي‌آورند، اين‌ كه‌ گناهكارند،و همه‌ زندگي‌شان‌ اشتباه‌ بوده‌ است‌. اين‌ اتاق‌ ويژگي‌ ديگري‌ هم‌ دارد، به‌ آدم‌ يك‌ آرزو مي‌دهد، آرزوي‌ اينكه‌ بتواند يك‌ بار ديگر، فقط‌ يك‌ بار ديگر طعم‌ آزادي‌ را بچشد.

در ايران‌ ما يك‌ اتاق‌ هست‌:"اتاق‌ معجزه‌" كه‌ با جادوي‌ خود مي‌تواند آدم‌ها را برعكس‌ كند.

برای خواندن ادامه نوشته اینجا کلیک کنید

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]