سلام
می ترسم دوباره بنویسم بهتر شدم و دوباره چهار چنگولی بمانم!
ظاهرا از دیروز این حمله عصبی داره رو به بهتر شدن میرود. اگر دوباره آخر شب قفل نکنم!
قبل از این حال و اینکه چرا اینطور می شوم گفته ام و دیگه نیازی به توضیح وجود نداره، اگر کسی نمی داند که داستان چی هست، باید عرض کنم که من گاهی بخاطر بعضی مسائل دچار یک جور حمله عصبی می شوم، و بدنم کاملا خشک می شود!
موضوع مربوط به همان موج گرفتگی هاست که قبلا توضیح دادم، البته الان بسیار این مریضی خوب شده.
ده سال پیش گاه پیش می امد که من برای دو ماه در این حالت بمانم، البته آنوقع در بیمارستان و تحت نظر بودم، اما به هرحال با تلاش دکترها و گذشت زمان، الان کمتر دچار این حالت می شوم، و دوره اش بیشتر از یک هفته نمی شود( حداکثر)
بدترین قسمت این موضع این است که بدن چنان قفل می شود که نمیتوانی، حتی ده قدم راه بروی!
اگر هم بخواهی، یا ناچار باشی مثل من، یا باید سه بار بنشینی و دوباره حرکت کنی!(برای ده قدم)
یا که اگر نشود دیگر باید خود را روی زمین بکشی.
باور کنید که انگار وسط اتوبان دراز کشیده ای و ماشینها مرتب ار رویت رد می شوند و تو فقط درد داری و بیهوش نمی شوی و یا نمیمیری، فقط درد و درد و درد..
البته میشود زنگ زد و به بیمارستان رفت و آنجا خوابید، اما من در بیمارستان به غیر از این ناراحتی دچار ناراحتی دق کردن هم می شوم.
برای همین ترجیح می دهم در منزل بمانم.
هر چند اینکار کاملا اشتباه است، و گاها در بعضی از این حملات دچار بیهوشی موقت می شوی. البته فقط گاهی. برای من دو بار پیش آمده.
به هرحال از همه عزیزانی که پیغام گذاشتند و احوالپرسی کردند سپاسگزارم.