سفارش تلفنی
تا حالا چندبار فیلم مستند "فقر و فحشا" را نگاه کردم.
ساخته یکی از حزب اللهیهای تابلو و معروف ایران به نام "ده نمکی" هست.
نمیدانم وقت دیدن فیلم چه حسی دارم؟
عصبی؟
غمگین؟
دلسرد؟
در واقع فکر میکنم که هر سه تا حس را با هم دارم. چند قسمت از حرفهایی که در فیلم گفته میشود را ضبط کردم تا اینجا بگذارم، اما انتخاب کردن بین این فایلها، کار راحتی نیست.
یک قسمتی هست به نام" زنان شوهردار" که از همه تلختر و ناراحت کننده تر است! اما یک حسی نمیگذارد که این فابل را بر روی وبلاگ بگذارم.
سفارش ثلفنی را که به نظر قابل تحملتر از بقیه هست را بر روی شبکه میگذارم.
اینها را فقط برای آپدیت کردن وبلاگ اینجا نمیگذارم. بلکه دارم از قول یکی از طرفداران سر سخت جمهوریاسلامی میگویم که حکومت اسلامی با مملکت ما و مردم ما چه کرد!
چند کلام از گفتگوی تلفنی را اینجا مینویسم. بقیهاش را اگر مایل هستید خودتان گوش کنید.
سفارش تلفنی
مرد: دویست هزار تومن؟
زن: بله. شما قیمت دبی مگه دستتون نیست؟
دیگه بچهها زیر سیصد درهم نیستند.
حالا درسته این بچه های روس آمدند توی دبی و یک کم کار را خراب کردند.
ولی ایرونیهاآس ند!
مرد: خوب همون قیمت دبی را که نباید تو تهران بگیرن که
.....
.
توضیح : توی هر مملکتی این جور چیزها هست، اما افتخار به آس بودن ایرانیها در یک کشور عربی و درکار روسپیگری، از برکات(!) این رژیم است.
باز هم رهبر معظم دوتا بست سناتوری دیگر بزند و بالای منبر برای آدمهای کور و کر روضه بخواند که جمهوری اسلامی مایه افتخار است!