محل(اولین تجربه)
وقتی داشتم به این عکسها که پائین این نوشته گذاشتهام نگاه میکردم، از خودم پرسیدم: به نظرت اینجا به کجا شبیه هست؟
راستش تنها جایی کهبه نظرم رسید، خیابان نواب تهران بود!
اما اینجا محله نواب تهران نیست. پنجره خانه من را که باز بکنی، همین منظره که جلوی چشمانتان است میبینید.
شاید خیلی از کسانی که در ایران هستند، با شنیدن کلمه خانه در اروپا یک چیزی تو مایه های شهرک اکباتان و یا آپادانا و یا شهرک غرب در ذهنشان تداعی بشود!
اما رفقا این خبرها نیست!
منظرهای که دارید میبینید، محله ای است که من در آن زندگی میکنم.
باور کنید من بعضی مواقع که خانه های ساخته شده در تهران را میبینم؛ دهانم از تعجب باز می ماند! دلیلش هم این است که مانند آن منازل را در اینجا(اروپا) یا اصلا نمیبینم و یا به ندرت دیدهام.
اینکه صاحبان آن خانهها پول این منازل را از کجا در آوردهاند به خودشان مربوط است، چیزی که برای من خنده آور و گاه باعث حیرت است، این است که بسیاری از کسانی که در آن منازل زندگی میکنند، حسرت زدگی در اروپا (یعنی همین که دارید می بینید) را دارند.
این دو تا عکس را با گوشی تلفن جدید که گرفته ام انداخته ام!
(جمله بندی فارسی به گند کشیده شد رفت! با «گوشی تلفن» «عکس» انداخته ام!!)
برای فرستادن هر کدام از این ایمیلها از طریق تلفن، باید ۴۵ سنت و یا حدود پانصد تومان پرداخت کرد. این یک پست باری من هزار تومان خرج برداشته است.
این رفیق بازیهام من را بیچاره و بی پول کرده :-)