دو لينک
بعضی روزها هر کاری بکنی حرفی براي گفتن نيست! زياد هم نمیشود سخت گرفت.
به جای حرفهای من نوشته های اين دوست تازه کار که اولين پست را در وبلاگش گذاشته بخوانيد( تشويق فراموش نشه!)
يک قسمتی در وبلاگش داره به اسم ۱۰۰ چيز از خودم!
نوشته؛ اين قسمت معمولا در بيشتر وبلاگهای خارجي هست. (اين يعنی اينکه من اصلا وبلاگ خارجی نميخوانم. وگرنه بايد ميدانستم!)من همه صد تا مشخصاتش را خواندم و فکر میکنم که عمرا نتوانم صد چيز راجب خودم بگويم!
دو قسمت از صد چيز وبلاگ دغدغه اين هست.
80. تا حالا یک بار از کشور خارج شده ام که آن هم یک سفر با بر و بچ دانشگاه بوده. ترکیه(استانبول و آنتالیا) و سوریه(دمشق و لاذقیه).
81. بعد از اون سفر بود که فهمیدم ایران مرکز جهان نیست و هنر هم فقط نزد ایرانیان نیست...
82. به دو زبان انگلیسی و عربی آشنایی دارم. هر چند آشناییم با عربی در حد رفع حاجاته!
83. به هیچ وجه استعداد جک حفظ کردن ندارم
و قسمت بعدی که من ۱۰۰۰ درصد باهاش موافقم:
. تنفر آمیزترین چیز در زندگیم، ?بنگاه بانگ و رنگ لاریجانی? است
95. سخت ترین لحظات زندگیم، آن وقتی است که به هر دلیلی مجبور می شوم که آویزان این سیمای نفرت انگیز شوم و بشینم پای تلویزیون.
96. اصلا بگذارید (به کنایه) این گونه بگویم: کلید حل مشکلات توسعه سیاسی ایران، جنبش اصلاحی ایران، نجات ایران، و کلا همه مشکلات ایران، نه در ایجاد نظام پارلمانتاریستی است و نه در رفع توقیف روزنامه های توقیف شده و نه حتی آزادی این و آن... تنها راه، تسخیر و یا گِل گرفتن این بنگاه سیب زمینی پروری است : ?سیمای جمهوری اسلامی?.
97. پیف، پیف ... هنوز از نکته قبلی بوی گند لاریجانی و آقا محمدی می آید... شرمنده... برویم نکته بعدی...
اين رفيقمون هم که وبلاگ اطاق تاريک را مينويسد، به من کمک کرد تا بتوانم وبلاگ را در فضایی که گرفته ام نصب کنم ( کمک که یعنی خودش همه کار را کرد!). ولی فعلا قصد اساس کشی از اینجا را ندارم. تا بتوانم یک قالب تر وتمیز و مشتی روی آن صفحه بگذارم. و بعدا بقیه قسمتهای آن سایت را هم راه بندازم.