سهراب مَنش

۱۳۸۲ مهر ۱۰, پنجشنبه

پناهنده
این دختر کوچولو میتوانست به جای دختر نویسنده روح بازیگوش باشد که به ذغال اخته میگوید تخته!
میتوانست به جای فراز باشد و هر روز مادرش با شوق بسیار نظاره گر بود که چگونه فرزندش با علاقه به سوی مهد کودک می‌دود! ولی متاسفانه نیست. با این سن و سال کم که فکر نمیکنم بیشتر از پنج سال باشد امروز در دانشگاه آزاد بلژیک همراه با خانواده‌‌اش دست به تحصن زده و از مسئولین کشور بلژیک میخواهد که حق زندگی کردن را به او و خانواده اش نیز بدهند!
هر چند که من میدانم وضعیت پناهندگی در کشورهای اروپایی بسیار سخت شده، ولی از صمیم قلب آرزو میکنم که اینها از این حرکتی که شروع کرده اند، جواب مثبتی دریافت کنند و بتوانند از حداقل زندگی در کشور بلژیک برخوردار بشوند. البته در این موضوع من ایرانیها را بزرگترین مقصر میدانم! زیرا بسیار ی از اینها هنگام ورود به این کشورها درخواست پناهندگی می‌دهند و دائم به دادگستری این کشورها میگویند که در صورت برگشت جانشان در خطر است! ولی به محض دریافت پناهندگی، و بدون اینکه منتظر شوند تا حتی مهر اقامت در کارتشان خشک بشود، یک بلیط برای ایران رزرو میکنند و به ایران میروند و کلی پیش فک و فامیلشان چسی می‌آیند که زندگی در آنجا فلان است و بسیار خوب است و از این حرفها! و با گفتن همین دروغها باعث می‌شوند که خانواده های زیادی به امید زندگی بهتر به اینجا بیایند و البته بعد از رسیدن به اینجا تازه متوجه میشوند چیزهایی که شنیده بودند رویایی بیش نیست. برای دین عکسهای بیشتر به سایت گویا مراجعه کنید.

تحصن ایرانیان متقاضی پناهندگی در کشور بلژیک که چندین سال است در آن کشور آواره هستند
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
طراحي سايت و قالب براي اين وبلاگ گه ميخواهم به يک آدرس دومين منتقلش کنم.
چند روز پیش نوشتم که اگر در میان دوستان کسی هست که در طراحی سایت و ساختن قالب وبلاگ تجربه ای دارد، لطفا یک خبری به من بدهد. تا امروز که هیچ کسی اعلام آمادگی نکرده! خلاصه که دومین و فضایی که ما خریداری کرده ایم دارد در این دنیای اینترنت خاک میخورد.
دوستانی که این وبلاگ را میخوانند، اگر خودشان اینکاره نیستند، ولی کسی را سراغ دارند که در این جور کارها دستی دارد، لطفا این موضوع را باهاش در میان بگذارند. و اگر جواب مثبت بود یکجوری به من خبر بدهند تا من با آن بنده خدا تماس بگیرم و یا خودش با من تماس بگبرد و با هم هماهنگ کنیم.
ممنون هستم.

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]