به مقدار متنابهى دعا و سنگ فيروزه و نظر مهره نيازمندم!
جند وقتى هست كه پشت سر هم بد ميارم! قبل از اينكه به بلژيك بروم، مادر بُرد کامپیوتر خراب شد و از کار افتاد که با ۲۰۰ یوروی ناقابل راه اندازی شد.وقتی از بلژیک برگشتم، هنوز به منزل نرسیده باز کامپیوتر مشکل سخت افزاری پیدا کرد که آن را هم با کمی خرج کردن درست کردم، هنوز کامپیوتر به منزل نرسیده بود که یک نوع ویروس خفن به نام Blaster افتاد توي جسم كامپيوتر، و تقریبا تمامی نرم افزارهای کامپیوتر را از کار انداخت! اين قسمت قضيه را با گذاشتن وقت و تعويض چند تا نرم افزار خودم انجام دادم. اين از مشكلات كامپيوتر.
اما برای خودم هم در این چند وقت اخیر دو تا مشکل غیر منتظره پیش آمده، که مشغول ترمیم آنها هستم. البته ضربه را خورده ام و فقط دارم سعی میکنم کمی مشکلاتی پیش آمده را حل و فصل نمایم که چندان هم موفق نبوده ام. دیروز اما کلکسیونم تکمیل شد و یک ضربه جسمی هم خوردم! هنگام، کار یک وزنه تقریبا کوچک به وزن ۹۰ کیلوگرم﴿!﴾ به مچ دست چپم خورد، و الام مچ دست چپم آنقدر باد کرده که نقریبا به پهنای بازویم شده است!﴿این نود کیلو اگر به استخوان اسب هم میخورد حتما باعث شکسگی استخوانش میشد، حالا چه بلایی به سر دست من آورده مشخص نیست و احتمالا صداش امروز و فردا در میاد!﴾
فعلا هم که از مچ دستم تا آرنج را با باند کشی بسته ام تا حرکت نکند، خوشبختانه انگشتانم را میتوانم حرکت بدهم و تایپ کنم! امروز و فردا را هم تعطیل کردم تا کمی باد دستم بخوابد﴿ دیروز موقع برگشت به منزل فرمان ماشین را نمیتوانستم بچرخانم﴾
در انتها اینکه اگر دعانویس خوب سراغ دارید به بنده معرفی کنید که شدیدا اوضاعم قرو قاطی شده و به یک نیروی خارق العاده نیازمند هستم برای رفع این مشکلات.
اردادتمند: سهراب ضربه خورده!