سهراب مَنش

۱۳۸۲ خرداد ۱۲, دوشنبه

ببين ميشه بگيد مستی مسلمونی چي هست که من راهنمايی کنم؟!
باور کنيد اينها که به شما ميگويند دروغ است و اينها که اين حرفها را به شما ميگويند؛ چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند!
باور کنید تا مست نباشی نمیتوانی معنی مستی را بفهمی.اگر حافظ اینطور از مستی و شراب نوشته، مطمئن باشید که شراب نوشیده و از حال هوشیاری که پس از مست شدن به آدم دست می دهد نوشته است.اگر از عشق ميگويد؛ نه صحبت خداست و نه عشق به خدا! صحبت از شاخه نبات اولین عشقش و زنهایی است که بعدا عاشق آنها شد.
یاد یک مدل از حرفهای دیگر از آخوندها افتادم که بعضی وقتها میگویند منظورشان از هم آغوشی، خداوند است!باور کن دروغ محض است این حرفها! آدمهای مسلمان نمایی، که سلیته پاچه ور مالیده‌ای را که تا صبح باهاش خوش گذرانده‌اند را خدا میخوانند و به من و شما میگویند منظورشون عشق و هم آغوشی با خداست! در حالی که هنوز لباس زیر خود را که از کرده قبلشان کثیف است عوض نکرده‌اند.تا با کسی هم آغوشی نکرده باشی و لذت نیرده باشی، نمیتوانی معنی معاشقه را بفهمی،
مکاشفه جان. 

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]