همه چیز روز شنبه و یک شنبه خوب هست به غیر از این قسمت که باید خانه را تمیز کنی و رختها و ظرفها را بشوری. من به همه چیز تنها زندگی کردن عادت دارم به غیر از همین قسمتش!هر کاری کردم نتوانستم این یکی کار را مثل همه قسمتهاى زندگى مجردى بصورت عادى در بياورم.غذا پختن هم حوصله سر ميبره! مخصوصا وقتى غذاى ايرانى مىپزى﴿بگو مگه تو غذا خارجى هم ميپزى؟ منظورم حاضرى هست!﴾ انقدر بايد پاي اين قابلمه و گاز ايستاد تا بالاخره از اشتها مىافتى.هميشه غذا را براى روز بعد ميپزم.﴿کتلت یک شب مونده میخوری؟ آره؟ پس برو فردا شب بیا﴾.خدایا از آسمان یک کلفت بفرست! زن نه.حوصله متهم شدن به سوءاستفاده از همسر را ندارم. منبع درآمد ما را ببر بالا تا یک مستخدم بگیریم! بعدش اگر کسی پرسید: مگه کلفت گرفتی؟ با زبان دراز جواب بدم آره ! شما وکیل کلفتها هستید؟
×××××××××××××××××××××××××××××××××××
این چند روز اخیر هوا اینجا گرم شده، و همانطور که هزار بار قبلا نوشتم! من لب دریا زندگی میکنم.(خب به ما چــــــــــه؟)
بابا لب دریا وقتی هوا سی درجه بالای صفر باشه، اگر یک کم مثل من گرمائی باشید باید کیلو کیلو در این هوای شرجی عرق بریزید! خداوند عزت تعالی مرحمت کند و در دور بعد آفرینش، یک باسن زیبا و یک شکم هفت هشت تکه به من عطا کند! تا به جای خانه نشستن بریم لب دریا و برکت خدا را آفتاب بدهیم.همچنین برکات خداوند را دیده و شکر به جای آوریم.