سهراب مَنش

۱۳۸۲ فروردین ۲۱, پنجشنبه

خوشحالم
از اينکه زنده ماندم و ديدم که رژيم عراق سرنگون شد خوشحالم،از اينکه می‌بينم خانواده‌های شهدای جنگ تحميلی لبخندی بر لبشان خواهد آمد خوشحالم.
از اينکه می‌دانم امروز که پنج شنبه است و طبق عادت چندين ساله خودشان، اين خانواده‌ها بر سر مزار عزيزانشان می‌روند و با عزيزشان که در خاک خفته صحبت می‌کنند و خبر نابود شدن صدام را با شادی به فرزندان در خاک خفته خود می‌دهند خوشحالم.
از اينکه بعد از ساليان سال بر روی لب کسانی که در جنگ مجروح شدند و اعضای بدن خود را از دست دادند و یا هنوز بعد از گذشت سالها در بیمارستانها و آسایشگاههای مخصوص بستری هستند لبخندی می‌آید خوشحالم.
از اینکه شاید بتوانم از این به بعد کمی بیشتر آرامش روحی داشته باشم خوشحالم.
برای مردم عادی عراق نیز که قربانی این رژیم وحشت و ترور شده بودند و حالا میتوانند آزاد باشند خوشحالم.
جنگ در عراق هنوز تمام نشده،و کمی دیگر طول خواهد کشید.ولی از کار افتادن و از قدرت برکنار شدن صدام و رژیمش حتمی است و از این بابت خوشحالم.
خدایا من و امثال من به مرگ و یا زخمی کسانی که شاید هیچ نقشی در رژیم عراق نداشتند و ناخواسته در آتش جنگ که تر و خشک را با هم میسوزاند راضی نبودم، ولی میدانم که اگر خود مردم عراق می خواستند کار رژیم صدام را به این مرحله برسانند، باید ده‌ها و یا صدها هزار کشته می‌دانند و هیچ تضمینی نیز برای پیروزیشان وجود نداشت.
اگر امروز بعضی از مردم عراق بر اثر این حمله نظامی دچار مشکلاتی شده‌اند، در عوض باید بدانند که دیگر فرزندانشان مجبور نیستند عکس قاتل پدرانشان را در خیابانهای عراق به دست بگیرند و بگویند که جان و روحم فدای صدام! و حتما شیرینی زندگی در یک کشور آزاد تلخی این جنگ را از ذهنشان خواهد برد.
باز زمستان رفت و روسیاهی ماند به چهره جمهوری اسلامی که ثابت کرد حتی به خون یک میلیون شهید جنگ نیز پایبند نیست،و همانطور که همه مردم دیدند آشکارا از قاتل فرزندان آب و خاک ما در این مدت دفاع کردند! ننگتان باد و لعنت خدا بر شما.
هر چند که با این کارتان به مردم نشان دادید که هیچ چیزی به غیر از پول و قدرتی که به زور در اختیار دارید برایتان با ارزش نیست. و مردم و جوانان ما هم یاد گرفتند که به هیچ عنوان و یا اسمی نباید از شما پشتیبانی کنند! و دوباره گول سیاه بازیهای فتح کربلا و یا آزادی میهن در اشغال را بخورند!(لعنت خدا و خانواده شهدا و نفرین جانبازان و اسرا بر شما باد)
خداوندا سپاسگزارم و برای مردم کشور خودم ایران عزیزمان نیز آرزوی آزادی دارم.

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]