سهراب مَنش

۱۳۸۲ فروردین ۵, سه‌شنبه

یک تفسیر بلند راجب جنگ و جوابی به کسانی که میگویند مردم عراق باید بگویند که چه رژیمی را میخواهند و یا نمیخواهند!
امروز اعلام شد که نيروهای زمینی و زرهی آمريکايی و انگليسی به حدود ۹۰ کيلومتری بغداد رسيده‌اند و هليکوپترهای آپاچی در حدود ۵۰ کيلومتری بغداد به بعثی‌ها حمله کرده‌اند.اينطور که معلوم است آمريکايها و انگليسی‌ها مصمم هستند تا آنجا که ممکن است با بدنه ضعيف و بيمار اين افعی(صدام و رژيمش) درگير نشوند و قوای خود را بر روی سر اين موجود شوم متمرکز نمايند.از اين هفته جنگ وارد فاز جديدی خواهد شد و تعارف به کنار گذاشته خواهد شد.همه می‌دانند که اين رژيم مثل تمام رژيم های ديکتاتور وابسته به جند ده نفر اصلی حکومت است و با از بين بردن اين چند ده نفر تمام حکومت سقوط خواهد کرد! و این چند ده نفر فعلا در بغداد هستند، به احتمال بسيار زياد از اواخر اين هفته تلويزيون و راديوی عراق از کار خواهند افتاد(هدف قرار خواهند گرفت) و به جای آنها آمريکا برنامه پخش خواهد کرد.تمام اميد مردمی که هنوز به رژيم عراق اميدوار هستند به چشم‌شان و گوش‌شان است و برای آنها بسيار مهم است که تلويزيون و رادیو برنامه پخش کند.اما با از کار افتادن اين برنامه‌ها، مردمی که در شهرها هستند از همه چيز بی‌خبر خواهند بود و چه بخواهند و چه نخواهند مجبور هستند که حرفهایی که از تلويزيون و راديو می‌بينند و می شنوند را باور کنند.البته تلويزيونهای خارجی که از بغداد برنامه پخش می‌کنند به کار خود ادامه خواهند داد.ولی از آنجا که ديکتاتورها تمامی پلها را خراب می‌کنند مردم عراق دسترسی به کانالهای ماهواره‌ايی ندارند.(ممنوع است طبق معمول!!)تلويزيون و راديو در حکومتهای ديکتاتوری نقشی بسيار بالا دارند و در عين حال می‌توانند باعث به خاک سياه نشستن همان حکومت بشوند.تصور کنيد که فردا صبح تلويزيون را روشن کنيد و در کانال يک ببينيد که بعد از پخش شدن يک از موزيکهای داريوش در باره وطن، یک مرد و یا زن خیلی شیک و تمیز بگوید که حکومت آخوندی سقوط کرده و نیروهای متحدین با قول آزادی و یکپارچگی وطن عزیزمان مشغول به پایان بردن کار خود هستند، و از مردم عزیز کشورمان خواسته اند که تا حد ممکن از منزل خارج نشوند و در صورت داشتن اطلاعات از گروه های افراطی مانند حزب اللهی های بی وجود با این شماره تماس بگیرند.
هر چقدر هم که دسترسی به کانالهای خارجی داشته باشی، باز ته دلت دچار این شک و تردید می شوی که این خبر احتمالا درست است و بعد از چند روز پخش شدن خبر به همین صورت، تقریبا مطمئن می شوی که این خبر درست است،اگر دولتی باشی که فرار را بر قرار ترجیح می دهی و اگر هم ملتی باشی که ته دلت شاد است و منتظری تا با چشم خود اینها که گفته می شود را ببینی.
برگریدم به جنگ: اوایل این هفته مواضه بعثی ها با راکت و هواپیماهای غول پیکر مانند B-52 بمباران خواهند شد و از اواخر هفته با نزديک شدن و وارد شدن نيروهای آمريکايی به شهر بغداد هواپيماهای کوچکتر که مخصوص شکار تانک و خودرو هستند در کنار هليکوپترهای آپاچی به شدت هدفهای کوچک را مورد حمله قرار خواهند داد و در اصل جنگ درون شهري از اواخر اين هفته و با استفاده از نيروهایی که به همين منظور آموزش داده شده‌اند شروع خواهد شد.همينطور با ورود يه حاشيه بغداد آمريکا از نيروهای عراقی که در اروپا به آنها آموزش داده شده است و داوطلب می‌باشند استفاده خواهد کرد(تا آنجا که من خبر دارم حدود سه هزار نفر عراقی داوطلب در مجارستان آموزش داده شده و آماده رفتن به عراق بودند)
به هرحال چه اين چيزها که به فکر ما می‌رسد درست باشد و چه نباشد،نیروی زمینی آمریکا و انگلیس در این پنج روز بسیار خوب عمل کرده اند، این جنگ پنج روز نیست که شروع شده ولی نیروهای زمینی فقط پنج روز است که وارد عراق شده اند و این پیش روی در خاک عراق برای من که چهار سال در جنگ بوده ام بسیار سریع و عجیب میباشد!! از اینکه عراقی ها با این افتضاح عقب نشینی کرده اند و فقط در اطراف بغداد موضع گرفته اند تعجب نمیکنم.وقتی ارتشی بخواهد وارد جنگ درون شهری بشود باید مطمئن باشد که از طرف مردم آن شهر خطری متوجه آنها نخواهد بود و هیچ کسی بهتر از دولت عراق نمیداند که این بعثی ها هیچ پشتیبانی در شهرهای جنوب و شمال عراق ندارند،
مخصوصا بعد از جنگ داخلی که در سال 1991 درگرفت و حدو دویست هزار شیعه در جنوب عراق توسط رژیم بعثی قتل و عام شدند،اطمینان دولت عراق به شیعه های آن کشور کاملا از بین رفت و به غیر از کشتاری که در آنجا انجام دادند، به نوعی عملا جنوب کشور را مورد تحریم اقتصادی قرار دادند و 65 درصد مردم کشور را تحریم کردند،دنیا که عراق را تحریم کرده بود،و وضعیت مردم جنوب عراق بسیار بد بود و هست.اگر یک نگاه به شهر بغداد بیندازید و نگاهی مثلا به نجف و کربلا بکنید باورتان نخواهد شد که این شهرها در یک کشور هستند!
قابل توجه کسانی که این روزها در دنیا دارند گلوی خودشان را جر می دهند که مردم عراق باید بخواهند یا نخواهند! یک بار این مردم گفتند که این رژیم را نمیخواهند و دویست هزار نفر از آنان قتل و عام شدند!
رژیم صدام رفتنی است و بوی لاشه اش تمام دنیا را برداشته است،دولت عراق از حمایت فراوان آلمان برخوردار بود بود، امروز دولت آلمان هم اعلام میکند که چگونه باید عراق بعد از جنگ را ساخت!

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]