به رویم گر توانی نیک دیدن
ببین،تا نیک بتوانی کشیدن
به یک دیدن چه دریابی زء رویم
به جز ماندن به قید تار مویم
شيرين افسونگری را در کار او آغاز میکند، تا بدو بنمایاند که هنوز یک از هزار زیبایهای او را ندیده است، و به این جهت پیشنهاد میکند که در برابر فرهاد بی پرده بنشیند، و به فرهاد فرصت دهد که تمام زیبایهای پیکر او را ببیند و دیگر به یک نظر از او قانع نباشد.
توضیح: این هم چند خطی از داستان شیرین و فرهاد هست که در این قسمت از داستان گفته میشود، هر که دم از عاشقی و عشق میزند باید که به این داستانها گوش جان بسپارد و با شیرینها و تلخیهای عشق آشنا شود!
داستانهای عاشقانه کهن فارسی:شیرین و فرهاد از وحشی بافقی.