سهراب مَنش

۱۳۸۱ مهر ۷, یکشنبه

گزارش ۲۴ ساعته
الان ساعت۱:۱۰ نیمه شب شنبه.
یک گزارش مینویسم از کارهایی که تو ۲۴ گذشته انجام دادم،
تو یک کلمه هیچی!
مثبت ترین کاری که انجام دادم این بوده که ۳ ساعت خوابیدم،ساعت ۳ بعدالظهر تا ۶ غروب!
تو این ۳ ساعت هم اندازه ۳۰ ساعت خواب ت^@ی دیدم !
فکر هم کردم:راجب همه چی و هیچی! به یک نتیجه رسیدم، آدم وقتی که رو چیز و یا شخصی هیچ کنترلی نداره و دستش از همه دنیا کوتاه هست، بهتر هست که اصلا فکرش رو هم نکنه! ولی نمیشه!
یک روز یکی به یکی دیگه گفت:راهی که ما انتخاب کردیم که با هم آشنا بشیم،اشتباه بوده، طرف مقابلش گفت:درسته، ولی اگر همین راه هم نبود ما اصلا با هم آشنا نمیشدیم ! اینهمه خاطره خوب هم از این مدت آشنایی نداشتیم.طرف مقابل گفت:(هیچی نگفت.همیشه اینجور موقعها سکوت میکنه!)
سوال هفته:کسی میدونه تخم گشنیز به انگلیسی چی میشه؟!
منظورم تخم گشنیزی هست که تو عطاریهای ایران میفروشند،اگر میدونستید تو این نظر خواهی بنویسید لطفا.

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]