سهراب مَنش

۱۳۸۱ شهریور ۱۴, پنجشنبه

اگر خواستيد حال يکنفر رو حسابي بگيريد ،سعي کنيد باهاش طوري برخورد بکنيد که فکر بکند که خيلی بهش اطمينان داريد و سعي کنيد طوری برخورد بکنيد که طرف مقابلتان فکر کند که برای شما ارزشي دارد، و همینطور ادامه بدهید تا کمی به شما وابسته بشود،
بعد از گذشت چندین ماه که اعتماد طرف را تا حدودی جلب کردید، سعی کنید که با حرفها و کارهای غیر مستقیم طوری برخورد کنید که طرف احساس کند که همه این مدت را اشتباه میکرده و بفهمد که شما هیچ اعتمادی به او ندارید، تاکید میکنم که سعی کنید برخوردهایتان کاملا غیر مستقیم باشد،چون در آنصورت نه تنها حال یارو را گرفتید،بلکه اجازه انتقاد و دلخور شدن ازشما را هم از او گرفته اید!!
مطمئن باشید با این روش چنان حالی از طرف گرفته اید که تا چندین وقت از نظر روحی به هم ریخته خواهد بود،و در ضمن دعا کنید که کسی با خود شما این برخورد را نکند که تحملش بسیار سخت میباشد!

مگه نه؟

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]