سهراب مَنش

۱۳۸۱ شهریور ۲۲, جمعه

یک سوال عجیب!!
یکی از دوستانی که این وبلاگ را میخواند ،و هر از گاهی با ایمیل اظهار لطف به من میکنند،تو ایمیلی که دیروز برای من فرستاده یک سوال عجیب(به نظر خودم عحیب هست) از من پرسیده اند که راستش زو بخواید من مثل آهو! تو گل گیر کردم که جوابشون رو بدم،
برای همین از خودش اجازه گرفتم که سوال ایشان را اینجا مطرح کنم،بلکه دوستانی که وبلاگ را میخوانند و تجربه ای در این مورد دارند (مخصوصا خانمها) بتوانند به این سوال جواب بدهند و یا نظرشان را بگویند،
این دوست نوشته:همانطور که قبلا برایت گفته ام من متاهل هستم و دارای ۳ فرزند میباشم،دختر بزرگم ۱۲ ساله و دختر بعدی تقریبا ۱۱ ساله و پسرم ۷ سال دارد،
با بزرگ شدن دخترها و رسیدن به سن بلوغ اخلاق آنها به شدت عوض شده(که کاملا در این سن معمولی میباشد) و من در برابرشان احساس ناتوانی میکنم،
ناتوانی از این نظر که نمیدانم چگونه باید با آنها برخورد کنم،از دوران کودکی با آنها بسیار مهربان بوده ام و سعی کرده ام در حد توانم زندگی مناسبی داشته باشند،ولی از طرفی به شدت نگران تربیت دخترانم میباشم،نمیخواهم با آنها خشن برخورد کنم و از طرفی میبینم که با برخورد ملایم کنترلی بر آنها ندارم،
من نمیخواهم بهشت و جهنم رفتن آنها را مشخص کنم ، چون معتقدم که خودشان حق انتخاب دارند ولی نه در این سن وسال!
تنها چیزی که میخواهم این هست که تا سن ۱۸ سالگی آنطور که من میخواهم باشند و بعد از آنکه به سن بلوغ کامل فکری رسیدند خودشان میدانند که چگونه زندگی بکنند!
لازم به توضیخ است که محیط خانواده ما کمی مذهبی میباشد ،البته مذهبی نه به این معنی که مثلا بخواهم خواندن نماز و روزه گرفتن را اجباری کنم،و یا دخترهایم را وادار کنم که حتما از پوشش چادر استفاده کنند،
ولی مایل هستم که اصول اخلاقی خانواده را رعایت کنند ،
تاکنون مشکلی به صورت جدی پیش نیامده ،ولی برای اینکه محیط خانواده ام را بتوانم کنترل کنم،باید که از همین حالا به فکر باشم!

راستش رو بخواید من اولش که این ایمیل رو خواندم فکر کردم که اشتباه برای من فرستاده شده،و به فرستنده آن نیز گفتم که ظاهرا ایمیل را اشتباه فرستاده اید!
و بعد از طریق مسنجر با این دوست گپ مختصری داشتم،و ایشان گفتند که اشتباهی نشده، و جون فکر میکنند که من قوه تصمیم گیریم خوب هست!!(والله اینطوری نیست و گرنه من اینجا نبودم:) نظر من را خواسته اند!
به هر حال من به ایشان هم گفتم که:تو اینجور مسائل یا باید از آدمی که متاهل هست و این دوره را گذارانده کمک گرفت ، و یا اینکه از خود خانمها میشود پرسید که چه نظری دارند،
دوستانی که مایل هستند نظر بدهند یا تو همین قسمت نظر خواهی بنویسید و یا لطف کنید و به آدرس ایمیل من بفرستید،من هم همین ایمیل شما را برای این بنده خدا فوروارد میکنم!

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]