سهراب مَنش

۱۳۸۱ تیر ۱۸, سه‌شنبه

تو این خانه که من زندگی میکنم.اگر کسی با شتر وارد بشود و افسار شترش را ول بکند و به جایی نبندد،حتما موقع رفتن باید ساعتها بگردیم تا شترش را پیدا کنیم و هیچ تضمینی هم وجود نداره که شتر پیدا بشود یا نه!
بعد از این داستان میخوام به عرض برسانم که بنده از دیروز بعدالظهر دارم دنبال یک سوزن میگردم .
چه چیزها که پیدا نکردم و کشف نشد!!
از یک تیکه پیتزا که مال چند ماه قبل هست بگیرید تا چیزهای خلاف! مثل یک بطر عرق اسپرینٌف که تو فریزر مانده بود همراه با یک پیک کوچولو. احتمالا شبی از شبهای خدا که مست بودم این را گذاشته بودم تو کشوی فریزری که ۶ ماه یک بار هم بازش نمیکنم!
خلاصه که پیدا نشد.
هر وقت این چیزها را به مادرم میگویم.در جواب میشنوم که: آدم تا زن نگیره همین هست زندگیش!!
نمیدونم چرا نمیگه آخه برای پیدا کردن یک سوزن که آدم زن نمیگیره!
اصلا این مامان من هیچی از فمنیست بودن نمیدونه انگار!
صد بار بهش گفتم مادر حالا که ماشاالله امکانات زیاد هست!! و من اونجا درس نخواندم تو بیا و از سهمیه رزمندگان من استفاده بکن و برو دانشگاه که یک کم آپ تو دیت باشی.
آخه یکی نیست بهش بگه:پسر جنابعالی که عرضه نگهداشتن یک سوزن رو تو خانه نداره،
چطوری میخواد زنش رو تو خانه نگهداره!!

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]