سهراب مَنش

۱۳۸۱ خرداد ۱۳, دوشنبه

مٌخ درد گرفتم
اگر شما بدونيد که رفيقتون داره ازدواج ميکند و شما کسی رو که او انتخاب کرده.نپسنديد( از نظر اخلاقی)چکار ميکنيد؟
نميشه به اين رفيق گفت که انتخابت اشتباه هست!
رفته نامزد کرده برگشته.
ازدواج هم که نکرده باشی.ميتونی بفهمی که دوران نامزدی دوره بسيار شيرينی هست.(اگر نخورديم.دست مردم که ديديم!)
فکر ميکنم برای شناختن يک نفر ۹ سال زمان کافی باشد!
بعضيها رو هم که نميشناسی شايد با ۹۰ دقيقه تعريف بتوانی توی دسته بندی آدمها که تو ذهن خودت داری قرار بدی.
اگر بخواهی رفاقت بکنی .بايد به اين رفيقت بگی که اين انتخاب اشتباه هست.
ولی چطوری ميشود فکر يک نفر را تغير داد بدون اينکه به احساسات طرف دست بزنی؟!
اگر هم بخواهی که چيزی نگويی. پس ۹ سال با يکی رفيق بودی که چی بشه؟
آدميزاد تو چه موقعيتهايی که قرار نميگيره!
يک کلام بگو به من چه مربوطه و انقدر مغز درد و وجدان درد نگير!(نميشه)

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]