سهراب مَنش

۱۳۸۱ خرداد ۳۱, جمعه

اینترنت برکتی است در این زمانه.
تو این چند وقت اخیر من از شنیدن داستانهای عاشقانه بسیار لذت بردم.البته بعضی از آنها را نصفه نیمه خوانده بودم و یا شنیده بودم.
اما این یکی را تاکنون نشنیده ام و نخوانده ام.شاید شما این داستان را شنیده اید!
داستان عاشقانه ویس و رامین که یک داستان عاشقانه ایرانی اصیل و قرنها قبل از آمدن اسلام به ایران گفته شده.و خواسته های عشقی آن نه بین خدا و بنده.که بین آدم و آدم است.
هرچی باشد حتما ارزش شنیدن را دارد.
قسمت اول.

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]