این دو تا جمله را مینویسم.و دیگر جیک نمیزنم تا فردا.
این جمله اول رو چند سال هست که بلدم.«یعنی یاد گرفتم» ولی هنوز یک جای دبش برای استفاده از آن پیدا نکردم.
ببند اون گالروٌ تا بار گیوه نکردمش
و
بچم ماشاالله از وقتی اومده اروپا بهش میسازه.ماشاالله مثل گاو شده بچم
توضیح: جمله اول را از سریال هزار دستان یاد گرفتم.«شعبان استخوانی به رضا تفنگچی میگه این جمله را»
و جمله دوم را مادر یک از این بچه ها که اینجا زندگی میکنه.وقتی برای دیدن گٌل پسرش اومده بود ازایران.و برای اینکه بگوید اروپا به پسرش خوش گذشته.تو یک مهمانی چند نفره گفت .«مادرش از آن ترکهای تٌرکه»
تا فردا.