سهراب مَنش

۱۳۸۱ اردیبهشت ۲۸, شنبه

این مصاحبه را باید آنها که تو لحاف گرم میخوابن.و در و دیوار وبلاگشون را پر کردند از عکس.فلسطینی.عرب.و می آیند تو وبلاگشون از حسین شریعتمداری طرفداری می کنند.گوش بکنند.قرار بود یک مملکت بسازیم که به قولی تو این دنیای پر از فساد.یک جای پاک باشه برای ظهور امام زمان.این آن مملکت هست؟ کسانی که فلسطین را به صلیب می کشید تو وبلاگ.چشمتون را باز کنید.گوشتون را باز کنید.بشنوید.بفهمید که ما مملکت خودمون را به گند کشیدیم.برای اینکه یک جایی تو مثلا سومالی.بعد از اینکه دلارهایی که بوی گند نفت و کثافت را می دهد را گرفتند.بترکند و بگویند ایران حکومت خوبی داره.گوش بکنید و باز خودتان را بزنید به خریت که اینها چرت و پرت هست.! گوش بکنید و بفهمید که امروز یک دلار.یا یک ریال اضافه تو آن مملکت نیست که بخوان به کسی ببخشند.!گوش بکنید و بفهمید.اگر میخواهید که بفهمید! اگر...

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]