سهراب مَنش

۱۳۸۱ اردیبهشت ۲۳, دوشنبه

تصحیح شد
نوشته های دیشب رو خودم ۲ بار خواندم.در مجموع به نظر خودم ایراد زیادی ندیدم.ولی این نظر من بود.و دیگران (یعنی یک نفر دیگر.حالا فکرنکنید به من روزی ۱۰۰ تا ایمیل وپیغام میگیرم) اینطوری فکر نمیکنند.و معتقدند که آدم حق داره که از کسی دیگر خوشش نیاید.ولی این حق را ندارد که جایی که چهار نفر دیگر نیز آن را میخوانند.آن را مکتوب کند و به جای مردم تصمیم بگیرد.که چه کسی درست میگوید.یا درست مینویسد.!! خلاصه کلام اینکه من هر چی با خودم ور رفتم.دیدم حرف منطقی است.و منباید بپذیرم.برای همین اسم آن وبلاگ را نوشته های دیشب پاک کردم.
توضیح: به نوشته های دیشب فقط یک نفر گیر داد.ولی این یک نفر خود حضرت گیر بود.!! من اگر به بقیه حرفها هم همینطور گوش می دادم.و عمل میکردم.امروز این سر دنیا نبودم!!شاید!

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]