عکسي که مشاهده ميفرمائيد.آقاي فٌور تاوون اسمش هست«يا بود»
اين آقا تا ۶ ماه قبل کارش اين بود که تو يکي از دانشگاههای هلند درس به دانشجوها بده.بعد هوس کرد تو ۵۴ سالگي وارد سياست بشه.با شعار اسلام دين عقب مانده است.و هلند پر شده .و ديگر جايي برای خارجي وجود نداره.وارد صحنه مبارزه شد.اتفاقا کارش هم گرفت.يعني در عرض ۶ ماه«حدودا».شد يکي از بزرگترين احزاب هلند.و خودش ميگفت که حتما نخست وزير خواهد شد!! که احتمالا هم ميشد.! اما ديروز ساعت ۶ بعدالظهر بعد از يک مصاحبه راديويي تو شهري به اسم «هيل ورسٌم».يک هلندي با ۶ تا گلوله آقا را درازش کرد.هنوز هم آقای قاتل ميل ندارند که بگويند انگيزه کشتن چي بوده!!اگر اين قاتل خارجي بود.که الان من داشتم حبس ميکشيدم!! ما قرار بود بريم عليه اين آقا راي بديم.حالا مونديم به کي راي بديم!اينو که کشتن!
توضيح: من از اين يارو خوشم نمي آمد«طبيعتا».ولي از اينکه اينطوري قصه اش را تمام کرده اند هم راضي نيستم.!! هلندي ها هم که همه رنگ و رو بريده هستند.«از ترس و عصبانيت»