سهراب مَنش

۱۳۸۱ فروردین ۳۱, شنبه

تو کشور هلند این روزها مشکل دکتر و درمان هست.تعداد مریضها زیاد هست.و تعداد دکترها.جراحها.و تخت بیمارستانها کم هست.دلیلش هم خیلی ساده هست.بعد از جنگ جهانی دوم.اینها هم فکر کردن جمعیتاشان خیلی کم هست.و برای باز سازی آدم لازم دارن.پس پدر مادرهای قدیم (که همان مریضهای فعلی هستن).شروع کردند به اضافه کاری!
مثل مردم ما بعد از انقلاب که میخواستن نسل انقلاب را زیاد کنند که کردن!ته کلام اینکه همین بلا بین 20 تا 30 سال آینده سر ایران هم خواهد آمد.یعنی شما که الان.
جوانهای بین 25 تا 35 هستید .از بیست سال دیگه یواش یواش شروع میشه به اینکه تعداد دفعات دکتر رفتن و بیمارستان رفتن شما زیاد بشه.از آنجایی که شما پدر مادرهای امروز یاد گرفتید که بچه زیاد خوب نیست.و به قول معروف فرزند کمتر زندگی بهتر.میاید و تعداد نسل آینده را کم میکنید.بعدش چی میشه؟ بله جوانهای 25 سال دیگه گیر میکنند که مشکلات شما را چطور حل بکنند.اگر طرحی چیزی دارید از همین الان که جوان هستید و حوصله دارید.بگید .یا بنویسید بگذارید یک جا .بعدا شاید به درد خورد.فعلا

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]