سهراب مَنش

۱۳۸۱ فروردین ۱۹, دوشنبه

ما.ايران.فلسطين.اسرائيل.سپیده و کلید.
نظر به اينکه بحث جنگ تو خاورميانه بالا گرفته.و وبلاگ نويس هاي داخل ايران.از خود فلسطينی ها .فلسطينی تر شدن!! و ما که اينطرف هستيم.هر وقت يک برنامه تو کانالهای تلويزيون اينجاها باشه.ما هم طبق سليقه نويسنده آن برنامه فکر ميکنيم! و از آنجا که تو جامعه ايرانی اگر حرف نزنی ممکن هست که به لال بودن متهم بشی!{همانطور که زنهای ايرانی وقتی نميخوان چند سال اول زندگی بچه دار بشوند به نازايی متهم ميشوند} من هم تصميم گرفتم چند خط بنويسم.و احتمال داره که طولانی بشه.ولی اگر حالش را داشتيد بخوانيد.
سپيده تو مطلبی که روز ۴ مارت نوشته.اشاره کرده به اينکه تو دانشگاه يک فلسطينی را ديده.و از اين فلسطينی شنيده که ايران خيلی کمک ميکنه به فلسطين و فلسطينيها.و سپيده هم ياد کتاب دوران تحصيلش افتاده و چيزي نتوانسته که بگه!! من اگر به جای سپيده بودم.به آن فلسطينی ميگفتم که .بله من ميدانم.و همينطور ميگفتم که کاش شما فلسطيني ها هم ميدانستيد! که دولت ما هدفش در اصل کمک به شما نيست.چون اگر بود فقط به مرده ها و مرده شورهای شما.(مثل حماس.و جهاد اسلامی) کمک نميکرد.و يک جورهايی به فکر زنده هاتون (که رهبرشون ياسر عرفات هست) بود.من اگر به جای سپيده بودم.به آن فلسطينی يادآوری ميکردم.همان زمان که ما در مدرسه داشتيم.«کليد» را ميخوانديم.رهبر شما.(يعنی رهبر زنده هاتون) داشت با قاتل جوانهای ما يعنی «صدام حسين» روبوسی ميکرد.و برای بيروزی اعراب مسلمان.بر ما کفار «فارس».دعا ميکرد.باز هم اگر من به جای سپيده بودم.به آن شخص ميگفتم که ما فراموش نخواهيم کرد اسرای فلسطينی را که در جنگ بر عليه ايران.به کشور برادرشان عراق آمده بودند.وآرزو داشتند.که در بيروزی بر عليه ما کفار«فارس» شريک باشند.و به آن شخص ميگفتم که حکومتگران بر ما برای اينکه جلوی آبروريزی را بگيرند.مليت آنها را هنگام «اسير» شدن چيز ديگری به ثبت ميرساند.و فقط خود آن «فلسطينی» و سازمان ملل ميدانستند که اين شخص عراقی نيست و يک برادر !! «فلسطينی» هست.و باز هم من اگر به جای سپيده بودم.از آن فلسطينی ميپرسيدم که آيا ماجرای شما به همان سادگی که در کتابهای ما نوشته شده است ميباشد؟؟ يعنی اينکه در زمانهای نه چندان دور «حدود ۱۰۰ سال» قبل.بعضی از يهوديها شروع کردند به مهاجرت به فلسطين.و بعد از حدودا ۵۰ سال شما ديديد که مهمان شما .يعني « يهوديها» شده اند.صاحبخانه و شما را از خانه خودتان بيرون کردند؟!! آيا موضوع کشور شما واقعا به همين سادگی ميباشد؟!! و من اگر به جای سپيده بودم.به آن شخص ميگفتم شما که آن زمان «بين ۱۰۰ تا ۵۰ سال قبل» و زمانی که دنيا برايش فرقي نميکرد که شما صاحب خانه باشيد يا يهودها.نتوانستيد خانه خود را پس بگيريد.! حالا که بزرگترين قدرتها بشت سر آن يهودي هستند.چگونه ميخواهيد آن را پس بگيريد؟و اگر آن فلسطينی که سپيده در دانشگاه ديده.جواب ميداد که ما ميجنگيم و پس ميگيريم.من به جای سپيده ميگفتم.اگر اين هنر را داشتيد خانه را از دست نميداديد.و براي آن فلسطينی مملکت خودم و مردم خودم «ايران و ايرانی»را مثال ميزدم.و ميگفتم وقتی دنيا «به حق يا ناحق» پشت سر دشمن مملکت ما ايستاده بود.ما با چنگ و دندان.از خانه خود پاسداری کرديم.زيرا داشتن يک خانه و نگهداری از يک خانه پول و غيرت ميخواهد که شما « فلسطيني ها» فعلا کمبود اين دو را داريد. و سپيده و من و همه ايرانيها بايد بدانيم و به ياد داشته باشيم که امروز در مملکت ما ۳ ميليون معتاد « به اندازه کل جمعيت فلسطين» و ۳۰ ميليون فقير وجود دارد.پس بيايم به جای نگاه کردن به فلسطين و اسرائيل.اول به فکر مملکت خودمان باشيم.و بدانيم که اگر « خدای نکرده» روزی آن مملکت طوری بشود ما نيز مثل فلسطينی ها خواهيم شد.و يقين داشته باشيد که هيچ عرب و کشور عربی داستان «بي کليد» شدن ما را نخواهد نوشت.همانطور که دو هفته قبل ۳ باغچه کشور ما را عربی خواندند«تنب بزرگ کوچک و ابوموسی» و بی شرمی را به اعلا رساندند

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]