غٌر غٌر
امشب یک کم غٌر بزنم و دیگه جمعش کنم.امشب کلی سر کار بودم.مثلا قرار بود امشب خانواده از ایران آن لاین بشن.و مثلا یک شکم سیر صحبت کنم.اما نیومدن:( یا خط ایراد داشته ویا اینکه نتونستند بیایند.خانه این فامیلمون.ما که تو منزل مادری اینترنت نداریم.(مٌردیم از بی کلاسی).من را بگو که کلی رفتم حمام و ریش بزن و خلاصه کٌلی به خودم حال داده بودم.حالا اگر برعکس شده بود و من نتونسته بودم که آن لاین بشم.فردا که با مادرم صحبت میکردم.دوباره کلی شاکی بازی بود .و طبق معمول لابد این چند لیتر شیری که به من تو بچگی داده است رو از حلقوم ما میکشید بیرون.و کلی زهره مارمون میکرد.و داداشام هم که خشتک من رو دور سرم عمامه میکردن.حالا منم میخوام کلاس بزارم و فردا تلفن نکنم.هر چند که به هیچ جای هیچکس بر نخواهد خورد.بیچاره من:( .خدایی خیلی تو خماری موندم.