سهراب مَنش

۱۳۸۱ فروردین ۸, پنجشنبه

۲ تا از مشکلهاي قالب جديد حل شد.چند تا ديگه هم ماند برای يک وقت ديگه.حالا خوبه قالب را يکی ديگه ساخته.امروز چندتا ديگه وبلاگ خواندم.چيزی که برام عجيب بود اين هست که وبلاگهايي که خانم ها مينويسند.بيشترشان آدم را ياد سفره ابوالفضل ميندازه تا روزنامه ويا کتاب!! يک چيز ديگر هم که تو بيشتر وبلاگهاي خانمها شبيه هم هست.اين هست که بيشتر لينک هاشون را به وبلاگ خانمهای ديگه ميدهند.و انگار مطلب براشون مهم نيست و جنسيت بيشتر نقش بازی می کند.و يک جورهايی با خودشون درگير هستند.ولی در مجموع بعضی از نويسندگان خانم هم قشنگ مينويسند.(هر چند که خيلی هاشون احساس فروغ فرخزاد بودن ميکنند:) يک مطلب جديد هم کشف کردم!! اينکه تو ويلاگ عمومی بايد براشون ايميل بفرستی.تا اسمی از وبلاگت بيارند.يک جورهايی مسخره به نظر مياد!!

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]