سهراب مَنش

۱۳۸۰ بهمن ۲۹, دوشنبه

چرا مي نويسيم؟؟
عرض شود من تواين چند وقت كه وبلاگ مي خونم.خيلي فكر كردم راجب اينكه اين وبلاگ نويسها چرا مي نويسند؟گذشته از تعداد كمي كه به اين موضوع به چشم تجارت نگاه مي كنن!تو نوشته بقيه يك جور سادگي تو بيان حرفها هست.انگار كه نويسنده مطلبش رو نه براي اينكه بقيه فقط بخونن مي نويسه.بلكه بيشتر حرفهاي اين بچه ها يك جور درد دل كردن با آدمهايي هست كه باهاش آشنانيستند.معمولا آدمها اگر بدونن كه تو يك جمع ممكن هست شناخته بشن حرفشونو نميزنن.ولي تو وبلاگ با اينكه همه باهات غريبه هستند.حرفهارو ميزني.دفترچه خاطرات زندگي رو سخاوتمندانه در اختيار مردم ميگذاري و ميدوني كه تا نخواي شناخته نخواهي شد.تو بيشتر وبلاگها يكجور طنز تلخ ميخوني.و يكي از حسنهاي وبلاگ اين هست كه راجب همه چي توش نوشته ميشه.و البته به زباني بسيار ساده.وهمين سادگي حرفها برا خيلي ها {از جمله خودم}جالب و خوندني هست.واز اونجا كه بيشتر حرفها از دل نويسنده مياد.بر دل خواننده هم مي نشينه.به هر حال اين كمي از نظرات من راجب وبلاگ هست.و ممكن هست كه اصلا درست نباشه!!!ولي من اينطور فكر ميكنم.

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]