در ادامه نوشته قبلیخوب من از این آقا پسر کمتر هستم؟
خبر را بخوانید.
پسر ۹ ساله در تالش داماد شد!
مشخصات ظاهری شریک زندگی مناگر بخواهم یک لیست تهیه کنم و در آن شرایط کسی را که مایلم زندگیام را با او تقسیم بکنم، بنویسم. شاید عددها به هزار برسد!
اما این پانزده خواسته را باید داشته باشد
۱- ایرانی باشد
۲- ترجیحاً در تهران بزرگ شده باشد
۳- قد او حدودا یک متر و شصت باشد
۴- رنگ پوست ترجیحاً سفید، کمی سبزه بودن هم قبول است!
۵- چشم و ابروی قشنگ
۶- موی بلند و سیاه و بسیار نرم
۷- نه زیاد لاغر و نه توپول
۸- رقصیدن را بصورت عالی بلد باشد
۹- بین ۲۵ سال تا ۳۲ سال باشد
۱۰- سنتی باشد، اما با جامعه امروز آشنا
۱۱- سواد داشته باشد، مدرک مهم نیست
۱۲- توقع داشته باشد، اما حریص نباشد
۱۳- حساس باشد، اما حسود نباشد
۱۴- معتقد باشد، نیاز به تظاهر نیست
۱۵- توقع داشته باشد، اما در عین حال قانع باشد!
نبود؟
نظر بدهید.
کتابخانه سایتهمانطور که می دانید، آقا ابی عزیر و شراره خانم در این سایت و در
صفحه کتابخانه هر هفته مطلبی را پست می کنند که به نظر من واقعا ارزش خواندن دارد.
شما هم اگر مایل هستید این مطالب را بخوانید می توانید به این صفحه بروید و مطالب آقا ابی را زبر عنوان
بشنو از نی و همینطور نوشته های شراره خانم را زیر عنوان «
گزیدهای از کتابها» مطالعه کنید.
مطمئن باشید که خواندن مطالب این دوستان عزیز بسیار مفید و آموزنده است.
هر دو نفر سعی می کنند که تا جای ممکن مطالب ساده باشد و قابل درک برای همه اشخاص باشد.
من به شخصه از
این صفحه بسیار لذت می برم و از این دوستان سژاسگزارم که وقت خود را در اختیار این سایت ناقابل گذاردهاند.
فتو بلاگ سایتچند روزی است که من دوباره کار با
صفحه فتو وبلاگ را شروع کردهام و هر چند روز یکبار عکسی در آن آپلود می کنم.
اگر شما نیز عکس جالبی دارید و مایل هستید در
فتوبلاگ این سایت به نمایش در بیاید، لطفا آن را برای من با ایمیل بفرستید.
آدرس ایمیل من sohrab[@]gmail[dat]com می باشد.
فراموش نکنید که موضوع ایمیل را عکس برای فتو وبلاگ بنویسید.
به زودی توضیحاتی نیز در رابطه با
صفحه ۱۰۰۱ خواهم نوشت، و توضح خواهم داد که چه سایتهایی را می توانید در
این صفحه پیدا بکنید.
نظر بدهید.
پهلوان شیر افکن!شاید شما هم مثل من با دیدن این عکس، به نظرتان بیاید که یکی از معرکه گیران در تهران مشغول نشان دادن زور بازویش است و منتظر است تا یک نفر چراغ اول را روشن کند!
اما شما هم مثل من دچار اشتباه شدهاید و این عکس صحنه یک معرکه گیری توسط یک پهلوان نیست.
شخصی که مشاهده میکنید قالبهای بتون را بر روی شکم خود خُرد و خَمیر میکند، ظاهرا یکی از نیروهای پلیس ویژه در ایران است و مشغول به یک مانور رزمی می باشد!
من که هر چی فکر کردم نتوانستم رابطه این کار این آقای ویژه را در مانور پلیس ایران و اینکه مثلا بتون خُرد کردن بر روی شکم در چه موقعی از کارهای پلیسی به کار میآید را درک بکنم و بفهمم.
فقط به نظرم رسید که اینها میخواهند به مردم بگویند که ببینید این شکم لامصب بتون روش خُرد میشه و خرج داره! پس قبل از خُرد شدن گردنتون بر روی این شکم، حق و حساب را بپردازید!
شما میدانید این کار یک نیروی پلیس چه زمانی به کارش میآید؟
همین عکس در سایز بزرگتر.
ماه رمضانماه رمضان آمد و رفت و من هنوز هیچ کلمهای در مورد آن ننوشته ام!
یک چیزی بگم، یک وقت فکر نکنید من لال شدم.
چیزی که میخوام بگویم این است که من از بعضی آدمها اصلا خوشم نمیآید!
وقتی ماه رمضان میرسد و این آدمها روزه میگیرند و خودشان هم باور میکنند که واقعا مشغول به شکسن چیز خاصی(یکی از اعضای بدن یک غول را خودتان انتخاب کنید لطفا!) هستند، من دو برابر از این آدمها بدم میآید.
نمیتوانم درک کنم که اینها چطور فراموش میکننند که یازده ماه در سال آدمهای بسیار ...ارکستهای هستند و نمیتوانند در این یک ماه و با نخوردن یک وعده غذا، تمام آن یازده ماه را گربه شور کنند!
آنهایی هم که همه دوازده ماه سال خوب هستند و توی این یک ماه کمی به خودشون سختی میدهند را دوست دارم.
دوستان عزیز اگر خدا بهتون در این یک ماه بصورت ویژه آنتن میدهد، لطفا سفارش من را هم بکنید!
چیز خاصی نمیخوام، همین که چندین میلیون دلار پول بدهد و یک تن سالم، بقیه اش را خودم میتوانم ردیف بکنم.
پینوشت: به همان دوستانی که از طرف خداوند آنتن ویژه میگیرند، تاکید میکنم که فقط موقعی که وسط روز گشنه هستید و از بیکاری دارید این وبلاگ را میخوانید، به یاد من نباشید.
لطفا وقتی لپهای گرامیتون از زور زولبیا باد کرده و یا موقع سوختن گلویتان، وقتی آش رشته را دارید هورت میکشید، آنموقعها به یاد ما باشید.