متفرقه! آدمهای متاهل، وبا در ایرانیک زمانی در زندگیام جملهای را شنیدم و بسیار به آن فکر کردم، اما بدون نتیجه رهایش کردم.
شنیده بودم که پیشنهاد ازدواج به کسی که دوستش داری، در واقع پلهٔ اول درست کردن تابوتِ روابط عاشقانه است و خود ازدواج به خاک سپردن تمام چیزی است که اسمش ار عشق گذاشته بودی!
این روزها این جمله را بیشتر باور میکنم، هر چند که نه در این چند وقت اخیر ازدواج کرده ام! و نه اتفاق خاصی افتاده است، فقط احساس می کنم که عقلم نسبت به گذشته بهتر کار می کند و واقعیتها را راحتر می پذیرم!
باز هم از آدم های متاهلآدمهای ازدواج کرده، ظاهرا تمامی دق و دلیها و شادیها و خلاصه همه چیز خود را با یک عشق بازی به پایان میبرند!( چیه؟ از کی تا حالا کلمهٔ سکس بار منفی خودش را از دست داده و آن را به کلمه عشق بازی سپرده؟)
هر وقت که دعوا میکنند حتما همان شب در تختخواب اتفاقهای جالبی میافتد!
هر بار که زیاد شاد میشوند باز دچار همان حالت تختخواب میشوند.
هر بار که زیاد خسته هستند
هر بار که به یک مهمانی عروسی می روند
هر بار که به خاطر بچه ها با هم جر و بحث می کنند
حتی بعضی وقتها که هر دو بسیار غمگین میشوند هم بله!
تا اینجای موضع هیچ مشکلی از نظر من وجود ندارد، تنها سوالی که برای من باقی می ماند این است که چرا نمی شود اینکار خود را در یک حالت عادی، یعنی زمانی که نه شاد هستند، نه دعوا کردهاند و نه هیچ اتفاقی افتاده انجام بدهند؟
بیماری وبا در ایران!خبر پخش شدن بیماری وبا در ایران بسیار نگران کننده است!
امورز در
خبرهای بی بی سی خواندم که وزارت بهداشت از فروش سبزی های مختلف در بازار جلوگیری کرده و همین موضوع باعث شده است که ضرر و زیان بسیار زیادی به کشاورزان وارد شود!
ای بابا! مهمان آمد.
ادامه دارد..
نظر بدهید.
مسنجر گوگلیکی از جدیدترین سرویسها از گوگل هست.
حجم آن ۹۰۰ کیلوبایت (کمتر از یک مگ) و کار کردن باهاش هم خیلی ساده است.
برای استفاده از این مسنجر باید یک اکانت در جیمیل داشته باشید.
یکی از کارهای این مسنجر، چک کردن جی میل هست و اگر ایمیلی وارد باکس بشود، یک پنجره کوچک در کنار صفحه باز میشود، در داخل این پنجره اسم و مشخصات فرستند و موضوع ایمیل نمایش داده میشود.
برای دانلود کردن این مسنجر جدید
به این صفحه بروید.
نظر بدهید.
زنم بوي بد ميدهد...!«14 ساله كه دارم باهاش زندگي ميكنم. ديگه خسته شدم. ديگه نميتونم به اين زندگي ادامه بدم. واقعاً نميتونم.»
زن چاق و ژوليده بود. مرتب گريه مي كرد. التماس ميكرد: «من نميخوام زندگيم خراب شه، دخترم را دوست دارم.»
مردنگاهي از سر ترحم به همسرش انداخت و سرش را تكان داد و به قاضي گفت: «حاج آقا به مرتضي علي اگر راهي بود كه بازهم بتوانم تحمل كنم و طلاقش ندهم اين كار را ميكردم اما نميتونم. من در اين 14 سال جرأت نكردم يك نفر را به خانهام بياورم. حتي باجناقم كه از دوستان صميمي من است و اصلاً خود او باعث ازدواج ما شده تا به حال يكبار به خانهمان نياوردهام.»
دامه مطلبنظر بدهید.
چی بنویسم؟از دیروز دارم فکر میکنم که چه چیزی در وبلاگ بنویسم؟
موضوع خاصی به ذهنم نمیاد و فعلا برای چند روزی فکر میکنم به جای نوشتن.
به نظرم رسید که این اسمایلی خیلی شبیه به این روز من هست!
نظر بدهید.
کتابخانهٔ این سایتهمانطور که احتمالا خودتان تاکنون دیدهاید، این سایت دارای صفحات مختلف است.
کتابخانه، اسمی است که بر روی یکی از صفحات این سایت گذاشته ام.
ابی عزیز، نویسنده
وبلاگ نکته ها ، یکی از دوستانی است که در این صفحه سایت، هفته ای یکبار مطالب بسیار زیبایی از مولانا می نویسند. از دو روز قبل نوشتن وبلاگ خودشان را نیز دوباره شروع کرده اند.
اینجا را که کلیک کنید ،لیست کامل نوشته های ایشان در این صفحه را میبینید، برای خواندن آخرین نوشته ایشان با نام "کژ مژ"
اینجا را کلیک کنید.