سهراب مَنش

۱۳۸۳ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

چند خط چَرَند و پَرَند
سه شنبه، هشتم فوریه: ساعت ۱۰:۳۳ صبح
این روزها کمتر نوشته ای در وبلاگ من می‌آید، و البته اینکار مثل همهٔ کارهای بنده دلیل دارد.
دلیل کم نوشتنم نیز این است که این روزها مثل بقیه روزها نه حال نوشتن دارم و نه حوصله تایپ کردن!
دلیل منطقی بود؟
خوب این از دلیل اصلی ننوشتن، اما دیگه چه خبر؟
بهترین خبر فعلا این است که با همت زیاد آقا مهران کار طراحی سایت جدید رو به اتمام است و مریم خانم نیز دو روزی است مشغول انجام دادن کارهای فنی آن است، و اگر اینبار نیز حرف پیش بنده مانند همیشه آبکی از کار در نیاید، تا روز پنج شنبه کارهای اصلی سایت تمام خواهد شد، و این وبلاگ به آن سایت منتقل خواهد شد.
البته تمام شدن کارها به شرطی است که مریم بتواند کار فنی و سوار کردن سه تا از قالبها را بر روی برنامه موویل تایپ به پایان ببرد.
حتما در اولین یادداشت در وبلاگ جدید توضیح خواهم داد که چرا ترجیح دادم بعد از حدود سه سال از بلاگر خداحافظی بکنم و نوشته‌های بی‌ارزش خودم را در یک سایت خصوصی بگذارم.
بدون دخترم هرگز
اگر یادتان باشد، چند روز قبل نوشته ای بر روی وبلاگ گذاشتم با نام بوی متعفن جنگ.
در آن یادداشت نوشته بودم که فضای تلویزیونهای اروپا، دقیقا مشابه فضایی شده است که قبل از حمله آمریکا به کشور عراق بود.
گزارشهای بسیار زیاد در مورد دولت ایران و تولید سلاح های کشتار جمعی در ایران و همینطور پایمال شدن حقوق انسانها بخاطر قوانین مذهبی و فشار بر مردم به دلیل بودن یک حکومت دیکتاتوری را به صورت بسیار زیاد در کانالهای کشورهای مختلف می توان دید.
هفته قبل برنامه پانارومای تلویزیون هلند که یکی از برنامه‌های معتبر کانالهای تلویزیونی دولتی هلند است، گزارشی از دختران فراری در ایران را پخش کرد، و در مورد فرار آنها و علت‌هایی که باعث این عمل دختران ایرانی می‌شود توضیح می‌داد.
دیشب نیز یکی از کانالهای کشور هلند که از کانالهای پر بیننده این کشور است، فیلم بدون دخترم هرگز را دوباره و بعد از چند سال پخش کرد!
فیلم‌هایی که در ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه شب از این کانال پخش می‌شود، معمولا فیلمهای خوبی است،و تماشاگران بسیاری دارد.
دیدن این فیلم ها و گزارشها، به غیر از فشار روحی و توهین‌هایی که ناخودآگاه متوجه آدم می‌کند، این گمانه‌زنی را که انجام یک عملیات نظامی از طرف آمریکا و متحدانش، که یقیناَ هلند* نیز یکی از آنان خواهد بود را در اذهان مردم اینجا بالا می‌برد.
البته ممکن است که این حمله نظامی، مشابه چیزی که در افغانستان و عراق اتفاق افتاد نباشد، و آمریکا و متحدانش با هدف قرار دادن پادگان ها و مراکز اتمی و مراکزی مانند وزارتخانه های دولتی و احتمالاَ کاخ‌های رهبران جمهوری اسلامی‌، مردم را دارای این انگیزه بکند که می‌توانند با یک قیام عمومی و بدون استفاده از سلاح رژیم را سرنگون نمایند.
روشن است که با شروع این نوع عملیات، حکومت اسلامی مجبور است بسیاری از نیروهای وفادارش( بخوانید مفت خورهایش!) را به نزدیکی مرزها بفرستد، تا مانع از ورود نیروهای نظامی از طریق زمین باشند.
امروز همه ما می‌دانیم که آمریکا فقط در کنار یکی از مرزهای ما با کشورهای همسایه نیرو جمع نکرده است، و عملاَ کشور ما در محاصره نظامی آمریکا است.
از افغانستان و پاکستان گرفته، تا عراق و آذربایجان و خلیج فارس!
تنها کشوری که ممکن است در صورت این حمله اجازه استفاده از خاک آن کشور را به نیروهای آمریکایی ندهد کشور ترکیه می‌باشد، که امروزه با بودن نیروهای آمریکایی در بقیه کشورها همسایه ایران، نقش ترکیه به عنوان متحد آمریکا بسیار کم‌رنگ شده و ارزش استراتژیک خود را از دست داده است!
من به عنوان یک ایرانی صاحب یک حق رای(!) در صورت حمله نظامی آمریکا به صورتی که در بالا توضیح دادم، از این نوع حمله دفاع می‌کنم و فکر می‌کنم که تئوری بالا کاملاَ ممکن به نظر می‌رسد!
البته در این موضوع من روحیه نوجوانان و جوانان ایرانی را نیز در نظر گرفته‌ام و یقین دارم که هشتاد درصد آنها از رژیم کنونی و نوع حکومت کنونی متنفر هستند، و از ساقط کردن رژیم آخوندی، به شیوه‌ای که در بالا توضیح دادم حمایت خواهند کرد.
مردم ما همانطور که در زمان حمله اعراب، از فشار و ظلم موبدان زرتشتی از اعراب وحشی استقبال کردند، از موشکها و بمبهای آمریکایی که قرار است بر پادگان‌ها و مراکز اتمی و منازل رهبران حکومت فرود آید نیز استقبال خواهند کرد.
من در تکرار شدن تاریخ هیچ شکی ندارم!
شما در رابطه با این تئوری که نوشتم چه نظری دارید؟
آیا با این نوع حمله نظامی که نیروهای بیگانه پایشان را به داخل کشور نخواهند گذاشت موافق هستید؟
فکر نمی کنید در صورت انجام شدن این حمله، یک فرصت برای مردم ما بوجود می‌آید که می‌توانند بدون جنگ مستقیم و خونریزی کم تکلیف خود را با این حکومت یکسره بکنند؟


(0) comments
۱۳۸۳ بهمن ۱۸, یکشنبه

ریش مشکی
فقط ژاپنی‌ها نیستند که قهرمان‌هایی به نام ریش قرمز دارند!
همانظور که مشاهده می‌کنید، حجت الاسلام ریش مشکی، یکی از سامورایهایی کشور ایران هستند!
ایشان ضمنا قهرمان بُکس نیز هستند.



برای دین عکسهای بیشتر به سایت کارگاه بروید.

(0) comments

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]