تو برای تمام دنیا یک نفری و برای یک نفر تمام دنیا
عاشقی
چند بار فرصت عاشقی پیش آمده و از آن رو گرداندهای؟
خودت هم نمیدانی که چه میخواهی!
چه چیزی را میخواهی ثابت بکنی؟
فکر میکنی که می توانی برای همیشه اینگونه باشی.
اما اینطور نیست.
گذر زمان این را ثابت خواهد کرد، و زمانی که به تو ثابت شد که "نمیتوانی"، تازه در می یابی که دیگر بسیار دیر است.
آنموقع فقط و فقط حسرت خواهد ماند و افسوس.
امروز را بخاطر بسپار!
امروز که دیر نشده اینها را به تو گفتم
"هنوز" دیر نشده
اما این "هنوز" برای زمانی طولانی پیش تو نخواهد ماند.
پهلوان خدا قوت
سرافرازمون کردی، انشاالله که همیشه و برای همه عمر سر بلند باشی.
هر چند بدون دعای من نیز هستی، این را برای دلخوشی خودم و شادی که در دلم بوجود آوردی خدمتت عرض کردم.
من شیما هستم، ۱۶ ساله، دختر یک زندانی سیاسی
دختر عزیزم.
باور کن که من با گوش دادن به
حرفهای تو معنی بیهوده بودنم را بهتر درک میکنم.
شاید اینجا بتوانم اعتراف کنم که من در سن ۳۵ سالگی جرات تو دختر آزاده را ندارم.
من اینجا هفت هزار کیلومتر دورتر از هر ترس و دلهرهای نمیتوانم اینگونه سخن بگویم.
عزیزم؛ شرم تو در گفتن تنگدستیاتان، قلب من را به درد میآورد.
نازنین دختر: چه کسی صدای تو و امثال تور را در این دنیای پر سر و صدا میشنود؟
ما مردم عافیت طلب، سرمان گرم پارتیهایی که میرویم است و تعریف از دوست دخترها و یا دوست پسرهایمان.
اما تا دلت بخواهد آروغ سیاسی میزنیم! اینجا در کنفرانسهای همجنسبازان شرکت میکنیم، و در خیال خام خودمان فکر میکنیم که...