سهراب مَنش

۱۳۸۳ مرداد ۳, شنبه

دنبال دلیل نگرد!
موضوع خیلی ساده هست. تاریخ مصرفت تمام شده! به همین راحتی.
باید بری. باید رفت.

(0) comments
۱۳۸۳ تیر ۳۱, چهارشنبه

مصاحبه مریم حیدر زاده
دختره خیلی خفن عاشقه!

(0) comments
۱۳۸۳ تیر ۲۹, دوشنبه

بودم همه شب دیده به ره تا به سحرگاه
ناگه چو پری، خنده زنان آمدی از راه
غم ها به سر آمد- زنگ غم دوران از دل بزدودم،
منتظرت بودم، منتظرت بودم...
.

(0) comments
۱۳۸۳ تیر ۲۸, یکشنبه

کسانی که چند سال در اروپا زندگی کرده باشند، می‌دانند که تابستان و آفتاب چقدر برای اروپائیها با ارزش است!
با اینکه هوای اینجا مثل کانادا و یا اسکاندیناوی نیست که ۹ ماه در سال سرما داشته باشند، ولی تابستان و آفتاب جایگاه وبژه‌ای برای این مردم دارد.
در کشور هلند تقریبا ۹ ماه از سال کشاورزی در داخل گلخانه‌ها انجام می‌شود، البته باید گلخانه‌های اینجا را ببینید تا متوجه بشوید از نظر بزرگی چه فرقی با ایران دارد!
در فصل تابستان اما تمام زمینهای کشاورزی هلند که مقدارش کم هم نیست، به زیر کشت می‌رود و بخاطر بارندگیهای پراکنده و آفتاب خوب همیشه محصول خوبی درو می‌کنند.
ولی امسال ظاهرا قرار است که یکی از سالهای بد از نظر آب و هوا برای اینها باشد!
هوای هلند درست از اولین روز تابستان به هم ریخته و تا الان نیز همچنان هوای خرابی را دارد.
دیروز توی هلند یک طوفان خیلی سخت آمد، اینجا من کمتر دیدم که به خاطر هوای بد به مردم هشدار بدهند؛ اما دیروز چندین بار کسی که وضعیت هوا را در اخبار گزارش می‌کند به روی صحنه آمد و راجب هوا توضیح داد، چند تا عکس از ابرهای مختلف را نشان داد؛ . گفت اگر این نوع ابرها را دیدید به دنبال سرپناه بگردید.
دیروز طوفان از اینجا که من هستم و شهر چسبیده به دریای هلند است شروع شد، و به طرف بالای هلند رفت، راستش شدت باد من را ترس انداخت! فکر می‌کردم ممکن هست که سقف را بکند و با خود ببرد.بادی که صد کیلومتر در ساعت سرعت داشته باشد، چیز وحشتناکی است. مخصوصا که با رعد و برق همراه باشد، صداهای بعد از صاعقه آنقدر شدید بود که شیشه های خانه را می‌لرزاند.
الان هم هوا ابری است و گاهی بارن نیز می‌بارد، اما درجه هوا بالاست و به همین خاطر هوا شرجی شده است.
هوا که اینطور باشد، من باید هر سه و یا چهار ساعت یکبار تی‌شرت عوض کنم، بعضی روزها دوبار در روز دوش میگیرم.
پایان اعلام وضعیت هوا در اروپای غربی!

(0) comments

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]