سهراب مَنش

۱۳۸۱ اسفند ۲۴, شنبه

یک توصیه دوستانه به خانمها و یک توصیه مرد سالارانه به زنهای فمنیست!
لطفا هربار که این مدلی آرایش میکنید.حتما در آخر کار یک نگاه به آینه بندازید! والله بی ربخت‌تر از این مدل ممکن نیست وجود داشته باشد.
مثل این می‌ماند که یک آقایی با مو و چشم و ابروی مشکی.سبیلش را بلوند بکند! والله ضایه هست.اصلا به اين ترکيب صورت نميشود رنگ بلوند و زرد اضافه کرد.
خلاصه کنم.به سر و صورت خود گند نزنيد!

عکس از اینجا.

(0) comments
۱۳۸۱ اسفند ۲۳, جمعه

نشانه‌ای از عید
اين پروانه که داره تو وبلاگ پرواز میکنه را دیدید؟
این پروانه را به نشانه آمدن بهار و عید تو وبلاگ گذاشتم.اگر ماووس کامپیوتر را روش ببرید بهتون میگوید: «عید شما مبارک»
البته ابن پروانه خارجی هست و فقط زبان انگلیسی را بلد هست.من کلی زحمت کشیدم تا این چند کلام فارسی را بهش یاد دادم! یک کم لهجه داره ولی در کل خوب هست.
حالا اگر شما هم دوست دارید که به دنیا بگوئید عید سال نو برایتان مهم است میتواند روی خود این پروانه کلیک کنید و از این طریق میروید تو سایتی که این سرویس را ارائه می‌دهد.و یک اسم نویسی خیلی کوچک داره.بعدش کدش را بهتون میده و میگذارید تو قالب وبلاگ خودتون.(اگر وبلاگ دارید!)
البته به غیز از قشنگی چند تا کار هم انجام میدهد که من درست نخواندم چه می‌باشد.یکی از کارهاش این است که آمار بازدید کنندگان وبلاگ را بهتون می‌دهد.
به هرحال اگر علاقه دارید زیاد وقتی از شما نمی‌گیرد و یک مقدار حال و هوای وبلاگتون را بهاری می‌کند.

(0) comments

والله قرار نبود انقدر طول بکشد!
رفتم که برای پنج روز بمانم.ولی خوب طول کشيد.به هرحال اين چيزها تو زندگی مجردی و تنهايی طبيعی هست.وقتی کسی تو خونه منتظرت نيست، زیاد فرقی نمیکنه که کجا هستی!
هیچ جا خانه آدم نمیشه،آقا پدرام دیروز میگفت خانه آمدن یک حس خوبی توش هست.راست میگه.خونه آدم بهترین جایی هست که تو دنیا پیدا میکنی و توش راحت هستی.ولی اگر بخوای یک کم با خودت رو راست تر باشی، باید گفت: خانه وقتی خوب هست که یکی توش منتظرت باشد.وگرنه که تلویزیون و مبل و کامپیوتر همه جا هست و تقریبا همه اش یکجور هست.یک کم بهتر یک کم بدتر.
فعلا برای چند وقتی می مانم، از چند روز دیگه دوباره کلاس دارم و باید دوباره حدود دو ماه برم سر کلاس.بعدش هم خدا بزرگه.
یاد فیلم سوته دلان افتادم.مجید(بهروز وثوقی) میگفت همه اش درد بی زنی هست! وقتی زن نداری دکمه لباست میفته:)

(0) comments
۱۳۸۱ اسفند ۲۲, پنجشنبه

با سلام و عرض ادب
من امروز برگشتم.(خب به ما چه؟!)
هيچي خواستم اطلاع بدم که من امروز صبح برگشتم منزل.از دوستاني که پيغام گذاشتند سپاسگزار هستم.و شرمنده که تو اين مدت نتوانستم از خودم خبری بدهم.به هرحال فردا توضيح می‌دهم.نميدونم اين وبلاگ چرا ريخته به هم؟!
فردا شروع می‌کنم به پرت و پلا گفتن!
الان برم کمی خريد کنم. بخچالم از قلبم خالی‌تر هست.و شکمم از هر دو.

(0) comments

من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است، راه دل خود را نتوانم که نپویم.

نوشتن تاریخ یعنی شناختن خود و گشودن افقی برای آینده، از راه آگاهی از گذشته!

یا همه دردهای دنیا را برای من خلق کرده اند، یا مرا برای همه دردهای دنیا!

هوشمندی مرد را از روی جواب هايش می توان تشخيص داد و درايت او را از سئوالاتش می توان فهميد.

برای همه دنیا تو یک نفری، و برای یک نفر تمام دنیا

تو را نه براي هميشه با تو بودن نه براي يك عمر زير سقفي نفس كشيدن نه براي اين حرف مضحك كه: – سنگ صبور روزهای سخت زند‌گی‌ام باشی نه براي زيبايي ات نه براي هوس هايم نه حتا براي عشق – كه حرف بزرگي است – تو را مي خواهم فقط براي اين كه يك روز ديگر زندگي را دوست داشته باشم




تماس با نویسنده وبلاگ



PageRank







من میخوانم،شما چی؟



سایتهای مورد علاقه











my widget for counting
<>

[Powered by Blogger]